شرایط صدور حکم موت فرضی
حکم موت فرضی چیست و برای چه کسانی صادر می شود؟
حکم موت فرضی در حالت کلی برای افرادی که مدت طولانی غایب باشند و هیچ خبری از آنها در دسترس نبوده و وضعیت زنده یا مرده بودنشان مشخص نباشد، صادر میشود و به چنین افرادی نیز غایب مفقودالاثر گفته میشود.
مطابق ماده 1011 قانون مدنی، غایب مفقودالاثر شخصی است که از غیبت او مدت طولانی گذشته و از وی هیچ خبری نباشد.
حکم موت فرضی در حالت کلی برای افرادی که مدت طولانی غایب باشند و هیچ خبری از آنها در دسترس نبوده و وضعیت زنده یا مرده بودنشان مشخص نباشد، صادر میشود.
در حقوق ایران به چنین افرادی غایب مفقودالاثر گفته میشود که از شرایط و وضعیت حقوقی خاصی برخوردار هستد.
امور مالی و غیرمالی غایب مفقودالاثر طبق ضوابط مندرج در قانون انجام میشود و قانونگذار بهمنظور رسیدگی به امور این افراد، شرایط مشخصی را درنظر گرفته است.
قوانین مدنی و امور حسبی، به شکل مستقیم به بررسی غایب مفقودالاثر میپردازد و شرایط این افراد را مورد بررسی قرار میدهد.
مطابق ماده 1011 قانون مدنی، غایب مفقودالاثر شخصی است که از غیبت او مدت طولانی گذشته و از وی هیچ خبری نباشد.
به عبارت دیگر، به شخصی که چندین سال از اقامتگاه و محل سکونت خود دور شده و هیچ خبری از وی در دسترس نباشد، غایب مفقودالاثر گفته میشود.
در فقه چنین غیبتی را غیبت منقطعه میگویند و کسی که به این نحو غیبت کرده باشد، غایب مفقودالخبر نامیده میشود.
غیبت یکی از ارکان اصلی برای محقق شدن اصطلاح غایب مفقودالاثر است و در صورت معلوم بودن مکان فرد، عنوان غایب بر وی صدق نمیکند و چنین شخصی از شمول مقررات غایب مفقودالاثر خارج است.
انقضای مدت طولانی، یکی دیگر از ارکان تحقق اصطلاح حقوقی غایب مفقودالاثر است، بنابراین اگر شخصی برای مدتی کوتاه از اقامتگاه خود دور شده باشد، هرچند که خبری از وی در دسترس نباشد، غایب مفقودالاثر محسوب نمیشود.
البته ملاک و معیار مشخصی برای کوتاه یا طولانی بودن زمان غیبت ارائه نشده است و به نظر میرسد که تشخیص موضوع باید به عرف واگذار شود.
به همین ترتیب، دادگاهها در خصوص مورد مذکور با توجه به عرف اظهار نظر خواهند کرد و حکم مقتضی صادر میکنند.
مهمترین رکنی که برای تعریف غایب مفقودالاثر درنظر گرفته شده است، بیاطلاعی از وضعیت غایب و فقدان اطلاعات مربوط به زنده یا مرده بودن اوست.
بدیهی است که در صورت معلوم بودن وضع غایب و وصول اخباری مبنی بر حیات یا مرگ وی، عنوان غایب مفقودالاثر بر او صدق نمیکند و مطابق مقررات مربوطه عمل خواهد شد.
به طور مثال، اگر شخصی از مکانی نامعلوم، اقدام به ارسال نامه کرده یا بهصورت تلفنی با خانواده و اطرافیان خود تماسی حاصل کند که آنها علم به زنده بودن وی پیدا کنند، به لحاظ قانونی، غایب مفقودالاثر محسوب نمیشود.
شرایط صدور حکم موت فرضی
به گزارش گروه حقوقی یاسا، موت فرضی در خصوص اشخاصی مطرح است که شک و تردید در مورد وضعیت حیات آنها وجود دارد و در صورت وجود برخی شرایط خاص برای غایب مفقودالاثر حکم موت فرضی صادر میشود.
در واقع با فرض اینکه فرد فوت کرده است، طبق قانون به امور وی رسیدگی میشود.
مشکل اساسی در مورد غایب مفقودالاثر این است که هیچگونه دلیلی مبنی بر زنده یا مرده بودن فرد وجود ندارد و نمیتوان احکام اشخاص زنده را برای این افراد در نظر گرفت.
طبق یک قاعده فقهی، تا زمانی که حکم موت فرضی غایب صادر نشده، اصل بر زنده بودن فرد است و احکام اشخاص زنده بر وی صدق میکند.
قانونگذار بنا به دلایل مختلفی مانند رعایت حقوق ورثه و دادن اموال به تصرف قطعی آنان، شرایط خاصی را پیشبینی کرده است.
ماده 1019 قانون مدنی در این زمینه بیان میکند: «حکم موت فرضی غایب در موردی صادر میشود که از تاریخ آخرین خبری که از حیات او رسیده است، مدتی گذشته باشد که عادتا چنین شخصی زنده نمیماند».
ضابطه صحیح برای صدور حکم موت فرضی، انقضای مدتی است که غایب به طور عادی پس از آن مدت زنده نمیماند.
مطابق ماده 1020 قانون مدنی، موارد ذیل از جمله مواردی محسوب است که عادتا شخص غایب زنده فرض نمیشود:
وقتی که 10 سال تمام از تاریخ آخرین خبری که از حیات غایب رسیده است، گذشته و در انقضای مدت مزبور، سن غایب از ۷۵ سال گذشته باشد.
وقتی که یک نفر به عنوانی از عناوین جزء قشون مسلح بوده و در زمان جنگ مفقود شده و سه سال تمام از تاریخ انعقاد صلح بگذرد؛ بدون اینکه خبری از او برسد. هرگاه جنگ منتهی به آنعقاد صلح نشده باشد، مدت مزبور ۵ سال از تاریخ ختم جنگ محسوب میشود.
وقتی که یک نفر حین سفر بحری در کشتی بوده که آن کشتی در آن مسافرت تلف شده است و سه سال تمام از تاریخ تلف شدن کشتی گذشته باشد؛ بدون اینکه از آن مسافر خبری برسد.
طبق ماده 1020 قانون مدنی، مدتی که شخص غایب برابر قانون عادتا زنده فرض نمیشود و میتوان صدور حکم موت فرضی او را تقاضا کرد، حداقل سه سال و حداکثر 10 سال از تاریخ آخرین خبر از غایب است.
همچنین طبق ماده 1023 قانون مدنی، پس از گذشت مدت مقرر، در صورتی که صدور حکم موت فرضی از سوی اشخاص ذینفع تقاضا شده باشد، دادگاه اقدام به نشر آگهی کرده و اشخاصی را که ممکن است از غایب خبری داشته باشند، دعوت خواهد کرد تا اطلاعات خود را در اختیار دادگاه بگذارند.
با توجه به ماده 155 قانون امور حسبی، این آگهی سه دفعه متوالی و هر کدام به فاصله یک ماه در یکی از جراید محل و یکی از روزنامه های کثیرالانتشار تهران منتشر خواهد شد.
دادگاه زمانی میتواند حکم موت فرضی را صادر کند که یک سال از تاریخ نشر آخرین آگهی گذشته و حیات غایب معلوم نشده باشد.
هرگاه ورثه غایب قبلا درخواست کرده باشند که اموال وی موقتا به تصرف آنها داده شود و بر طبق مقررات مذکور آگهی شده باشد، دادگاه به آن اکتفا خواهد کرد و آگهی مجدد لازم نیست.
بنابراین اگر قبلا برای دادن اموال غایب به تصرف موقت ورثه آگهی نشده باشد، باید به مدتی که در پایان آن، شخص زنده فرض نمیشود، حداقل یک سال و دو ماه برای آگهی افزوده شود تا دادگاه بتواند حکم موت فرضی صادر کند.
برای صدور حکم موت فرضی مقدمات و شرایط زیر باید فراهم شود:
1- تقدیم درخواست از طرف اشخاص ذینفع (ورثه یا وصی یا موصیله). این درخواست باید کتبی و متضمن مشخصات غایب، تاریخ غیبت و دلایلی که به موجب آن درخواستکننده صدور حکم موت فرضی دارد و نیز دلایلی باشد که به موجب آن بر طبق قانون میتوان حکم موت فرضی را درخواست کرد.
2- انتشار آگهی یادشده در مواد 1023 قانون مدنی و 1055 قانون امور حسبی.
3- انجام دادن بررسی و تحقیق لازم از طرف دادگاه و احراز تحقق شرایط لازم برای صدور حکم موت فرضی از جمله انقضای مدتهای مقرر در مواد 1020 تا 1022 قانون مدنی.
حکم موت فرضی در حالت کلی برای افرادی که مدت طولانی غایب باشند و هیچ خبری از آنها در دسترس نبوده و وضعیت زنده یا مرده بودنشان مشخص نباشد، صادر میشود.
در حقوق ایران به چنین افرادی غایب مفقودالاثر گفته میشود که از شرایط و وضعیت حقوقی خاصی برخوردار هستد.
امور مالی و غیرمالی غایب مفقودالاثر طبق ضوابط مندرج در قانون انجام میشود و قانونگذار بهمنظور رسیدگی به امور این افراد، شرایط مشخصی را درنظر گرفته است.
قوانین مدنی و امور حسبی، به شکل مستقیم به بررسی غایب مفقودالاثر میپردازد و شرایط این افراد را مورد بررسی قرار میدهد.
مطابق ماده 1011 قانون مدنی، غایب مفقودالاثر شخصی است که از غیبت او مدت طولانی گذشته و از وی هیچ خبری نباشد.
به عبارت دیگر، به شخصی که چندین سال از اقامتگاه و محل سکونت خود دور شده و هیچ خبری از وی در دسترس نباشد، غایب مفقودالاثر گفته میشود.
در فقه چنین غیبتی را غیبت منقطعه میگویند و کسی که به این نحو غیبت کرده باشد، غایب مفقودالخبر نامیده میشود.
غیبت یکی از ارکان اصلی برای محقق شدن اصطلاح غایب مفقودالاثر است و در صورت معلوم بودن مکان فرد، عنوان غایب بر وی صدق نمیکند و چنین شخصی از شمول مقررات غایب مفقودالاثر خارج است.
انقضای مدت طولانی، یکی دیگر از ارکان تحقق اصطلاح حقوقی غایب مفقودالاثر است، بنابراین اگر شخصی برای مدتی کوتاه از اقامتگاه خود دور شده باشد، هرچند که خبری از وی در دسترس نباشد، غایب مفقودالاثر محسوب نمیشود.
البته ملاک و معیار مشخصی برای کوتاه یا طولانی بودن زمان غیبت ارائه نشده است و به نظر میرسد که تشخیص موضوع باید به عرف واگذار شود.
به همین ترتیب، دادگاهها در خصوص مورد مذکور با توجه به عرف اظهار نظر خواهند کرد و حکم مقتضی صادر میکنند.
مهمترین رکنی که برای تعریف غایب مفقودالاثر درنظر گرفته شده است، بیاطلاعی از وضعیت غایب و فقدان اطلاعات مربوط به زنده یا مرده بودن اوست.
بدیهی است که در صورت معلوم بودن وضع غایب و وصول اخباری مبنی بر حیات یا مرگ وی، عنوان غایب مفقودالاثر بر او صدق نمیکند و مطابق مقررات مربوطه عمل خواهد شد.
به طور مثال، اگر شخصی از مکانی نامعلوم، اقدام به ارسال نامه کرده یا بهصورت تلفنی با خانواده و اطرافیان خود تماسی حاصل کند که آنها علم به زنده بودن وی پیدا کنند، به لحاظ قانونی، غایب مفقودالاثر محسوب نمیشود.
شرایط صدور حکم موت فرضی
به گزارش گروه حقوقی یاسا، موت فرضی در خصوص اشخاصی مطرح است که شک و تردید در مورد وضعیت حیات آنها وجود دارد و در صورت وجود برخی شرایط خاص برای غایب مفقودالاثر حکم موت فرضی صادر میشود.
در واقع با فرض اینکه فرد فوت کرده است، طبق قانون به امور وی رسیدگی میشود.
مشکل اساسی در مورد غایب مفقودالاثر این است که هیچگونه دلیلی مبنی بر زنده یا مرده بودن فرد وجود ندارد و نمیتوان احکام اشخاص زنده را برای این افراد در نظر گرفت.
طبق یک قاعده فقهی، تا زمانی که حکم موت فرضی غایب صادر نشده، اصل بر زنده بودن فرد است و احکام اشخاص زنده بر وی صدق میکند.
قانونگذار بنا به دلایل مختلفی مانند رعایت حقوق ورثه و دادن اموال به تصرف قطعی آنان، شرایط خاصی را پیشبینی کرده است.
ماده 1019 قانون مدنی در این زمینه بیان میکند: «حکم موت فرضی غایب در موردی صادر میشود که از تاریخ آخرین خبری که از حیات او رسیده است، مدتی گذشته باشد که عادتا چنین شخصی زنده نمیماند».
ضابطه صحیح برای صدور حکم موت فرضی، انقضای مدتی است که غایب به طور عادی پس از آن مدت زنده نمیماند.
مطابق ماده 1020 قانون مدنی، موارد ذیل از جمله مواردی محسوب است که عادتا شخص غایب زنده فرض نمیشود:
وقتی که 10 سال تمام از تاریخ آخرین خبری که از حیات غایب رسیده است، گذشته و در انقضای مدت مزبور، سن غایب از ۷۵ سال گذشته باشد.
وقتی که یک نفر به عنوانی از عناوین جزء قشون مسلح بوده و در زمان جنگ مفقود شده و سه سال تمام از تاریخ انعقاد صلح بگذرد؛ بدون اینکه خبری از او برسد. هرگاه جنگ منتهی به آنعقاد صلح نشده باشد، مدت مزبور ۵ سال از تاریخ ختم جنگ محسوب میشود.
وقتی که یک نفر حین سفر بحری در کشتی بوده که آن کشتی در آن مسافرت تلف شده است و سه سال تمام از تاریخ تلف شدن کشتی گذشته باشد؛ بدون اینکه از آن مسافر خبری برسد.
طبق ماده 1020 قانون مدنی، مدتی که شخص غایب برابر قانون عادتا زنده فرض نمیشود و میتوان صدور حکم موت فرضی او را تقاضا کرد، حداقل سه سال و حداکثر 10 سال از تاریخ آخرین خبر از غایب است.
همچنین طبق ماده 1023 قانون مدنی، پس از گذشت مدت مقرر، در صورتی که صدور حکم موت فرضی از سوی اشخاص ذینفع تقاضا شده باشد، دادگاه اقدام به نشر آگهی کرده و اشخاصی را که ممکن است از غایب خبری داشته باشند، دعوت خواهد کرد تا اطلاعات خود را در اختیار دادگاه بگذارند.
با توجه به ماده 155 قانون امور حسبی، این آگهی سه دفعه متوالی و هر کدام به فاصله یک ماه در یکی از جراید محل و یکی از روزنامه های کثیرالانتشار تهران منتشر خواهد شد.
دادگاه زمانی میتواند حکم موت فرضی را صادر کند که یک سال از تاریخ نشر آخرین آگهی گذشته و حیات غایب معلوم نشده باشد.
هرگاه ورثه غایب قبلا درخواست کرده باشند که اموال وی موقتا به تصرف آنها داده شود و بر طبق مقررات مذکور آگهی شده باشد، دادگاه به آن اکتفا خواهد کرد و آگهی مجدد لازم نیست.
بنابراین اگر قبلا برای دادن اموال غایب به تصرف موقت ورثه آگهی نشده باشد، باید به مدتی که در پایان آن، شخص زنده فرض نمیشود، حداقل یک سال و دو ماه برای آگهی افزوده شود تا دادگاه بتواند حکم موت فرضی صادر کند.
برای صدور حکم موت فرضی مقدمات و شرایط زیر باید فراهم شود:
1- تقدیم درخواست از طرف اشخاص ذینفع (ورثه یا وصی یا موصیله). این درخواست باید کتبی و متضمن مشخصات غایب، تاریخ غیبت و دلایلی که به موجب آن درخواستکننده صدور حکم موت فرضی دارد و نیز دلایلی باشد که به موجب آن بر طبق قانون میتوان حکم موت فرضی را درخواست کرد.
2- انتشار آگهی یادشده در مواد 1023 قانون مدنی و 1055 قانون امور حسبی.
3- انجام دادن بررسی و تحقیق لازم از طرف دادگاه و احراز تحقق شرایط لازم برای صدور حکم موت فرضی از جمله انقضای مدتهای مقرر در مواد 1020 تا 1022 قانون مدنی.