داستان موفقیت بابک بختیاری: مؤسس فروشگاههای آیس پک
آقای بابک بختیاری متولد ۱۳۵۷ اهل تهران، مؤسس و صاحبامتیاز فروشگاههای زنجیرهای آیسپک و مدیرعامل شرکت آیسپک ایرانیان که محصول آیسپک اختراع ایشان بوده و هیچگونه نمونة مشابهی در جهان نداشته است. این مجموعه به لطف الهی کمتر از دو سال توانسته ۱۳۰ فروشگاه در داخل و خارج از ایران (۱۱۸ شعبه در ایران و ۴ شعبه در امارات و ۸ شعبه در کشورهای هندوستان، مالزی، تایلند، سنگاپور، ونزوئلا، سوریه، انگلستان و کویت) ایجاد نماید که در مقایسه با سیستمهای بزرگ و معروف زنجیرهای دنیا نظیر مکدونالد، استارباکس، کینگبرگر و غیره قابلتوجه و بلکه بسیار موفقتر عمل نموده است. چرا که آنها در دو سال اول شروع به کارشان، تنها یک شعبه داشتند، در حالیکه آیسپک توانسته هر ۶ روز یک شعبه در دو سال اوّل افتتاح نماید.
با این چنین کسبوکار موفق ایشان تا به حال بیش از ۱۷۰۰ فرصت شغلی مستقیم و بیش از ۵۰۰۰ فرصت شغلی غیرمستقیم در کمتر از دو سال بهوجود آمده و روزبهروز نیز افزایش پیدا خواهد کرد. به دنبال این دستآورد آقای بابک بختیاری بهعنوان جوانترین کارآفرین کشور و شاید بتوان گفت که بهعنوان پدیدة کارآفرینی ایران مطرح گردید و شاید دلیل این موضوع سنّ کم و مدت زمان کوتاه موفقیت این مجموعه تا به حال بوده است.
سرگذشت کار حرفهای او به نقل از خودش:
«کار حرفهای را از بوفههای مدارس شروع کردم. ولی قبل از آن بهصورت غیرحرفهای خرید و فروشهایی در سنّ نوجوانی انجام میدادم. روبهروی خانةمان یک استخر بود. جلوی منزلمان بساط پهن میکردم و نوشابه و کیک میفروختم. این کار را بدون اطلاع پدر و مادرم انجام میدادم چون از پول درآوردن لذّت میبردم.
یادم میآید تقریباً سال دوّم راهنمایی در ساختمانی ساکن بودیم که تعداد زیادی خانواده در آن بود. در آن دوران بروشوری چاپ و اعلام کردم ساندویچهایی با قیمت مناسب میفروشیم. ساندویچهای خوشمزهای را در خانه درست میکردم، همسایهها زنگ میزدند و سفارش میدادند، در حالیکه اصلاً نمیدانستند رستورانی در کار نیست. با یک بروشور و خطّ تلفن ساندویچ میفروختم. اینها پتانسیلهایی است که هیچ سرمایهای نمیخواه.
در همان وضعیت فکر میکردم که چه کار درآمدزایی میتوانم انجام دهم. همة این کارها همزمان با دوران تحصیلم در مدرسه بود. داستان کسبوکار من از آنجا شروع شد که در اوایل سال 1376 با کمک خانواده یک دستگاه پیکان به مبلغ دومیلیون تومان خریدم و یک روز در میان با یکی از دوستانم با آن کار میکردم. تصمیم گرفتم برای بهدست آوردن سرمایه یک ماشین پیکان بخرم و در مسیر رفت و برگشت مسافرکشی کنم. روزهایی بود که هم از ساعت هفت صبح تا دوازده شب مسافرکشی میکردم. آن زمان روزانه مبلغ ده هزار تومان پول جمع میکردم که خیلی زیاد بود. داشتن پنج میلیون سرمایه اولیه هدف من بود و سعی کردم با مسافرکشی، بهصورت مقطعی به این هدف برسم.
در واقع، انسان بهصورت مقطعی کارهایی انجام میدهد که به سرمایهای برسد، بعد هدفش را تغییر میدهد، نه اینکه در آن وضعیت بماند و به همان شکل زندگی هم راضی بشود.
از مسافرکشی خسته شده بودم، بنابراین شغلم را تغییر دادم. مغازهای در هروی پیدا کردم. برای آن خیلی رؤیا داشتم و میدیدم که قرار است صاحب رستوران بشوم. با آنکه پیکان را فروختم، دو میلیون کم بود، با یکی از اقوام شریک شدم و رستوران را راهاندازی کردیم. باید یک سری دستگاه و لوازم دیگر میخریدیم، که همین مسئله به کشیدن چک یک ماهه منجر شد. از آن پس هرچه درآمد داشتیم بابت بدهی میدادیم و در عمل پولی در صندوق برای خرید مواد اولیه غذایی نمیماند. در نتیجه کار رستوران هم موفق نبود.»
برخورد او با تجربة شکست در کار: «من آن زمان شکستی طلایی خوردم. در کار رستوران، سرمایه کم و بیتجربگیام باعث شد همان سرمایة اندک هم نابود شود. من آن زمان با یک پیتزافروشی رقابت میکردم. پیتزافروشی تبلیغات خوبی داشت، در واقع، یک غول بالای سرم بود ولی با این حال همه پاساژیها را به سمت خود کشاندم.
سر سال دیدم چندین فقره چک دارم و دیگر نمیتوانم ادامه بدهم. تصمیم به کار دیگری گرفتم. مغازه را واگذار کردم، و جنسها را در ازای بدهی به شریکم دادم و دست خالی بیرون آمدم. در صورتیکه اگر آنجا میماندم و استقامت میکردم، شاید حالا آن رستوران هم تبدیل به یک سیستم زنجیرهای شده بود.»
در بیشتروقتها، شکست، عامل پیروزی و حرکتهای بعدی است. همیشه باید از شکستهایمان برای بهبودی و موفقیت در کارهای بعدی استفاده کنیم.
تغییر شغل: «پس از عدمموفقیت در کار به فکر راهاندازی کسب و کاری با هزینه کمتر افتادم. از آنجا که از دوران دبیرستان علاقه زیادی به خوردن ساندویچ داشتم و میدانستم بچهها نیز از خوردن ساندویچ در مدرسه لذت میبرند. پس از مذاکره با مدیران سه مدرسه توانستم بوفهای را برای مدت یک سال تحصیلی اجاره کنم و با سرمایه بسیار اندک، سه یخچال دست دوم و کهنه و با مبلغ صدوپنجاه هزار تومان، بوفه این مدرسهها را راهاندازی کردم. این کار درآمد خوبی داشت. سه ماه تابستان مصادف با تعطیلی مدارس بود و بیکار شدم. آن زمان تغییری در زندگی من رقم خورد. پدرم تصمیم داشت لوازم اداری دفترش را بفروشد، در روزنامه آگهی کردم و همه را تا ۱۱ صبح فروختم. از این کار خوشم آمد. گفتم با یک آگهی میخریم و با یک آگهی دیگر میفروشیم، به همین خاطر آگهی زدم که مبلمان اداری دفتر کار شما را خریداریم. دو مورد خرید انجام دادم و این بار آگهی فروش زدم. ظرف مدت سه روز همه را فروختم. به مدت دو سال در این کار برای خودم اسم و رسمی پیدا کردم. کسی که شرکتی تأسیس میکرد، از من وسایل میخرید و بعد که شرکت را جمع میکرد، همان وسایل را دوباره به خود من میفروخت. پشتبام خانه را کرده بودم کارگاه نقاشی، نجاری و رویهکوبی.
به قدری درگیر این کار شدم که فرصت رسیدگی به بوفهها را نداشتم و انصراف دادم. سودها را جمع و روی تولید سرمایهگذاری کردم. میخواستم تولیدکننده شوم، به همین خاطر کارخانة بزرگی را گرفتم. قدمهای بزرگ من در کارخانه ضرر داد. با سرمایهگذاری اشتباه به سوددهی نرسیدم. دوباره موعد چکهایم فرارسید. مدام پیروزی و شکست، ولی کارها را رها نکردم و ادامه دادم. بعد مرکز میزهای کامپیوتری را بهصورت شراکتی دایر کردم. سال ۱۳۸۲ حوالی پارک ساعی مکانی را به قیمت ماهی یک میلیون و ششصد هزار تومان اجاره کردیم. نمایشگاه دایمی میزهای کامپیوتری را دایر کردیم و تولیدکنندگان را دعوت کردیم تا نمونه کارهای خود را به نمایشگاه بیاورند. در طول یک هفته، سالن نمایشگاه پر از میزهای کامپیوتر شد. هر کارخانه، نمونه میزش را فرستاد و حدود دویست مدل میز گرد آمد. سپس تبلیغات فروش را شروع کردیم. کارمان خوب گرفته بود که مالک نمایشگاه گفت برای من صرف نمیکند شریک داشته باشم. اختلافم با او جدّی شد و کار به دادگاه و دادسرا کشید. چکهای من برگشت خورد و نزدیک سیصد میلیون تومان بدهکار شدم، اینها همه تجربههایی بود که به من در آیسپک کمک کرد.»
«پس از شکستها، تنها راه پرداختن دیون خود را در پرورش یک فکر خلاقانه و کسب و کاری جدید دیدم که ایده «سوپر خونه سرویس» به ذهنم خطور کرد که مواد غذایی را به شهروندان میرساند.
اینجا بود که تصمیم گرفتم برای جلب نظر تولید کنندگان محصولات مختلف برای پخش محصولات آنها به درب منازل در روزنامه آگهی بدهم.
به دلیل نداشتن زمان کافی برای پرداختن بدهیها این کار را رها کردم و به فکر راه انداختن کاری دیگر افتادم همیشه با خودم میگفتم کاری میتواند موفق شود که ایدهای نو در برداشته باشد.
از دوران کودکی بستنیها را با هم زدن رقیق میکردم و با موز یا اسمارتیز هم میزدم و میخوردم خیلی از این کار لذّت میبردم.
تصمیم گرفتم این کار را در مقیاس بزرگ عملی کنم. با تکیه بر تجارب کار قبلی که محصولات مختلف برای توزیع به من پیشنهاد میشد به این فکر افتادم که یک بستنی متفاوت برای مردم عرضه کنم.
فکر متفاوت بودن از ذهنم بیرون نمیرفت. تصمیم گرفتم بستنی بسازم رقیقتر، حاوی میوه که با بستهبندی کردن آن از طریق نی بشود آن را نوشید.
پس از شکلگیری این ایده در ذهنم نمونههای اولیه آن را آماده کردم و برای امتحان به اعضای فامیل و آشنایان دادم. ایده با استقبال خوبی روبهرو شد. تصمیم گرفتم ایده خود را عملی کنم. پس از جستوجوی فراوان توانستم دستگاه بستهبندی کنندة لیوان و نی مخصوص که بتواند بستنی در آن جریان یابد را یافته و آماده راهاندازی اولین شعبه آیسپک شدم.
از همان روز نخست چشمانداز جهانی شدن محصول را در ذهنم میپروراندم به همین منظور روی تابلوی اولین مغازه خود نوشتم آیس پک شعبه مرکزی و بعد از سنجش توان بالقوه بازار در مکانهای دیگر شعب دوّم و سوّم و ... را راهاندازی کردم تا آنجا که هماکنون بالغ بر 120 شعبه در ایران و 10 شعبه در کویت، مالزی، امارات و هند در حال فعالیت میباشد.»
برای اطلاع از آخرین اخبار اقتصادی ، صنعتی ، حوادث و قیمتهای لحظه ای ارز ، دلار ، طلا و سکه اینجا کلیک کنید.
املاک صنعتی پایتخت
جامعترین مرکز اطلاعات املاک در کشور
جاده مخصوص کرج (لشگری) ، جاده قدیم کرج (فتح)
مرکز شهر ، غرب تهران
خرید و فروش ، رهن و اجاره انواع ملک شامل:
انبار ، سالن ، سوله ، کارگاه ، کارخانه ، اداری ، تجاری ، فروش کارخانه
انبارهای مواد غذایی ، آرایشی بهداشتی ، دارویی ، فروشگاههای اینترنتی
انبار ، کالاهای تجاری ، بازرگانی ، انبارهای عمومی و اختصاصی
کارخانجات تولیدی ، غذایی ، دارویی ، صنعتی ، شیمیایی
مطبخ ، کترینگ آشپزخانه صنعتی ، رستوران ، تالار و باغ تالار ، باغ و باغچه
تجاری ، تعمیرگاه مجاز ، نمایندگی ، کارواش ، گاراژ
اداری ، دفترکار ، سالن فیلمبرداری ، کنفرانس ، همایش
انبار روباز ، انبار سنگ ، کاشی ، سرامیک ، مصالح و آهن آلات ، دپوی خودرو
زمینهای کشاورزی و صنعتی ...
۰۲۱۶۶۱۸۸۸۵۳ – ۰۲۱۴۴۵۲۲۰۵۷
۰۹۱۲۲۹۶۷۸۳۹ افشار
نیازمند املاک اداری ، تجاری ، صنعتی شما جهت
رهن و اجاره یا خرید و فروش در جاده مخصوص کرج ، جاده قدیم کرج ، مرکز شهر و غرب تهران هستیم.
( به مابسپارید ازما بخواهید )
( درصورت تمایل فایل فروش یا اجاره ملکتان تماس حاصل نموده یا مشخصات را به شماره 09122967839 واتساپ یا تلگرام نمایید )