طبقه بندی و کلاس بندی خودروها، یکی از پر حاشیه ترین و پر بحث ترین اتفاقاتِ دنیای اتومبیل است. این موضوع تنها به دلیل فراوانی و گوناگونی خودروهای حالِ حاضرنیست. بلکه ریشه اصلی آن در تفاوت فرهنگها و انواعِ متفاوت معیار های دسته بندی در کشورهای مختلف است. مثلا در اروپا خودروها را با حروف انگلیسی و بر اساس میزان حجم موتور و غیره طبقه بندی میکنند.
امروزه انتخاب نوع بدنهی خودرو گیجکنندهتر از هر زمان دیگری بوده و خودروسازها بسته به نیاز هر فردی نوع متفاوتی از خودرو را عرضه میکنند.
در واقع کلاس بندی بر اساس کاربردها، حجم و فرم بدنه و گاهی حجم موتور انجام می شود. منتها تا دلتان بخواهد این معیارها در شرایطِ مختلف دچار تناقض میشوند.
فرم اتاق و بدنهاتومبیل ها، فارغ از ابعادشان، دسته بندی های زیر را به وجود میآورد:
سدان
خودروهای سدان، پرطرفدارترین مدلِ خودرو های کل دنیا هستند. محصولاتی با 4 در، 4 یا 5 صندلی و یک عدد صندوق عقب! اتومبیل های این گروه کاملاً خانوادگیاند و به دلیل فضای خوب و کافی برای روزمرگی، از جوان تا پیر از آنها استفاده میکنند.از این نمونه خودرو ها در کشورمان میتوان به پژو 405 و سمند اشاره کرد.
استیشن (واگن)
خودروهای کلاسِ استیشن، در واقع همان سدان هایی هستند که صندوق عقب آنها جادار تراست و به نوعی تا سقف خودرو ادامه یافته است. در مناطق جغرافیایی و ادبیات های مختلف، از واژههای Avant ، Wagon و Estate نیز به جای استیشن استفاده میشود که همه آنها به یک معنی هستند. خودروی کلاس استیشن بر خلاف کشورمان، در بین اروپاییان بسیار محبوب اند.
هاچبک
برخلاف باور عموم، خودروهای هاچبک به محصولاتِ بدون صندوق عقب گفته نمیشود. بلکه در درجه اول محصولاتی شهری و نه لزوما خیلی کوچک هستند که قسمت انتهاییِ آنها به یک شیشه که قابلیت باز و بسته شدن دارد ختم میشود. در واقع هاچبک به معنیِ بدون صندوق نیست، بلکه فرم خاصی از صندوق است. خودروهایی نظیر 206، تیبا 2 و غیره از این دست اتومبیل ها هستند که در کشورمان رایج اند.
هاچبک ها در دورانی بسیار محبوب بودند و خانوادهها از آنها بسیار استفاده میکردند. مخصوصا در اروپا و علی الخصوص در انگلیس. ناگفته نماند که اصطلاحی به عنوان HotHatchنیز وجود دارد که به خودروهای هاچبکِ اسپرت با قابلیت های کمی جذاب تر، از بعد فنی قوی تر و جوان پسندتر گفته میشود.
فستبک
اگر خودروهای سدان را در یک طرف در نظر بگیرید و هاچبک ها را در طرفی دیگر، فستبک ها جایگاهی میان این دو گروه دارند. در واقع فستبک به خودرویی گفته میشود که قسمت انتهایی آن با شیبی تند تمام شود و تبدیل به صندوق عقب گردد. با ذکر چند مثال کاملا متوجه منظور خواهید شد: قسمت انتهاییِ پورشه پانامرا را در نظر بگیرید یا مثلا بنز CLS، این دو از گران ترین فستبک های موجود در ایران هستند. جالب است بدانید فولکسِ قورباغه ای نیز یک فستبک بود.
لیفت بک
لیفت بک ها از آن کلاس هایی هستند که بحث و دعوا در موردشان بسیار است. این کلاس همواره در موردش بین علما بحث است. در هر صورت فست بک ها را میتوان این گونه در نظر گرفت، که از نمای خارجی شبیه به سدان هستند (یعنی صندوق عقب دارند) ولی وقتی به قسمت های انتهایی آنها دقت میکنیم، رگههایی از هاچبک بودن نیز در آنها هویدا میشود. (درب صندوق عینا شبیه به هاچبک ها باز میشود(.
از اینرو گروهی لیفت بک ها را همان هاچ بک میدانند و گروهی دیگر به آن ها سدان میگویند. هر دو گروه هم به نوعی حق دارند. در هر صورت دقت کنید که ویژگی اصلی لیفت بک ها باز شدن درب صندوق عقب به همراه شیشهی عقب آنهاست. بهتر می دانید که این اتفاقات در مورد سدان ها پیش نمیآید. (شیشه ثابت میماند).
مثلا زانتیا یک لیفت بک است! به فرم باز شدنِ صندوق عقب آن دقت کنید. (در صورتی که اکثرا آن را سدان میدانند). در مجموع لیفت بک ها زیاد رایج و محبوب نیستند. نه در ایران نه در کشور های خارجی.
رَگ تاپ
در دورانی که سانروف به فرم امروزی، تا این حد رایج نشده بود و تبدیل به یک آپشن پر کاربرد و محبوب در نیامده بود، برخی از خودروسازان ایده های جالبی را به کار بردند که البته زیاد هم موفق نشدند و نتوانستند آن را به محبوبیت قابل توجهی برسانند. رگ تاپ ها یک صفحه ی تاشو بودند که البته جنسی مقاوم داشتند اما به صورت کاملا دستی توسطِ سرنشین باز و بسته میشد. گر چه رگ تاپ ها به عنوانِ یک نمادِ کلاسیک برای خودروهای دهه 60 میلادی درآمده اند اما بسیار زود توسطِ سانروف ها بساطشان به هم ریخت. در عکس زیر می توانید تفاوت اش را با سانروف ببینید. توجه کنید که نکته اصلی در دسته بندیِ این خودروهاست. خودروهای این مدلی را (نه سقف آنها) رگ تاپ مینامیدند.
لیموزین
وقتی صحبت از لیموزین میشود، عده ای فکر میکنند که به خودروهایی که بیش از 4 در دارند، لیموزین گفته میشود. این تعریف تا حدی درست است اما جامع و کامل نیست؛ چون خودروهای زیادی وجود دارند با چهار درب که در دسته لیموزین ها قرار میگیرند. در واقع خودروهای لیموزین محصولاتی تشریفاتی هستند که محور آنها نسبت به حالت استاندارد، کشیده ترند. این خودروها، نزدیک به 90 سال در صنعت خودروسازی قدمت دارند و بیشتر به دلایل تشریفات و یا حمل و نقلِ شخصیتهای کمی برجسته تر استفاده میشوند.
در مهندسیِ خودرو اصطلاحی تحت عنوان LWB داریم که به سدان هایی لوکس گفته میشود که محور میانی آنها به دلیل راحتی و تجملاتِ بیشتر از حالتِ استاندارد کشیده ترند. در برخی فرهنگ ها نظیر آلمانیها، به این دسته از خودروها نیز لیموزین گفته میشود.
کوپه، کروک و رودستر
یکی دیگر از کلاس بندی هایی که اشتباه تعریف شده، کلاس بدنه کوپه است: تصور میشود که هر خودروی دو دری که مسقف است یک کوپه به حساب میآید. اما در دنیای طراحی و مهنسی خودرو، این تعریف جامع و درستی نیست به عنوان مثال تویوتا پرادوی دو در قطعاً یک خودروی کوپه محسوب نمیشود.
خودروهایی که فارغ از تعداد در ، ساختار بدنیِ آنها محدب و تخم مرغی است در کلاسِ کوپه ها قرار میگیرند. به عنوان مثال بی ام و X6 با وجود چهار در و شاسیِ بلند، یک کوپه است!
کروک اصطلاحی است که در ایران کاربرد دارد و به زبان بین المللی به خودروهای کانورتیبل یا کابریو گفته میشود: خودروهای چهار نفره با دو درب که سقف جمع شونده دارند. (این سقف به صورتِ اتوماتیک باز و بسته میشود) اگر سقف خودرو فلزی باشد، این کلاس هارد تاپ و اگر از جنس پارچه و برزنت و نظیر آنها باشد ساف تاپ نامیده میشود.
اصطلاح رودستر یا اسپایدر نیز در همین خانواده قرار میگیرد (رودستر فرمِ جهانی دارد ولی اصطلاحِ اسپایدر در فرهنگ ایتالیایی ها و آلمانی ها رایج تر است). تفاوت رودستر با کانورتیبل ها در دو سرنشین بودن آنهاست. این خودرو ها اصلا پدیده ی جدیدی نیستند و قدمت آنها به دهه ی 30 میلادی بر میگردد. در آن دوران این محصولات مقبولیتِ عام داشتند. اما به مرور و گذر زمان خودروهای کاربردی تر، بازار آن ها را تصاحب کردند و اکنون بیشتر برای جوان ها با قابلیت های اسپرتی تری طراحی میشوند.
برای مثالِ این قسمت، دو مدل از خودروسازِ آلمانی، پورشه را در نظر میگیریم. اکثر پورشه 911 هایی که در کشورمان موجود اند از کلاسِ کانورتیبل هستند. تشخیص هارد تاپ یا سافت تاپ بودن آنها نیز بسیار ساده است. از طرف دیگر پورشه باکستر به دلیل دو نفره بودن آن، در کلاسِ رودستر ها قرار میگیرد.
امروزه انتخاب نوع بدنهی خودرو گیجکنندهتر از هر زمان دیگری بوده و خودروسازها بسته به نیاز هر فردی نوع متفاوتی از خودرو را عرضه میکنند.
در واقع کلاس بندی بر اساس کاربردها، حجم و فرم بدنه و گاهی حجم موتور انجام می شود. منتها تا دلتان بخواهد این معیارها در شرایطِ مختلف دچار تناقض میشوند.
فرم اتاق و بدنهاتومبیل ها، فارغ از ابعادشان، دسته بندی های زیر را به وجود میآورد:
سدان
خودروهای سدان، پرطرفدارترین مدلِ خودرو های کل دنیا هستند. محصولاتی با 4 در، 4 یا 5 صندلی و یک عدد صندوق عقب! اتومبیل های این گروه کاملاً خانوادگیاند و به دلیل فضای خوب و کافی برای روزمرگی، از جوان تا پیر از آنها استفاده میکنند.از این نمونه خودرو ها در کشورمان میتوان به پژو 405 و سمند اشاره کرد.
استیشن (واگن)
خودروهای کلاسِ استیشن، در واقع همان سدان هایی هستند که صندوق عقب آنها جادار تراست و به نوعی تا سقف خودرو ادامه یافته است. در مناطق جغرافیایی و ادبیات های مختلف، از واژههای Avant ، Wagon و Estate نیز به جای استیشن استفاده میشود که همه آنها به یک معنی هستند. خودروی کلاس استیشن بر خلاف کشورمان، در بین اروپاییان بسیار محبوب اند.
هاچبک
برخلاف باور عموم، خودروهای هاچبک به محصولاتِ بدون صندوق عقب گفته نمیشود. بلکه در درجه اول محصولاتی شهری و نه لزوما خیلی کوچک هستند که قسمت انتهاییِ آنها به یک شیشه که قابلیت باز و بسته شدن دارد ختم میشود. در واقع هاچبک به معنیِ بدون صندوق نیست، بلکه فرم خاصی از صندوق است. خودروهایی نظیر 206، تیبا 2 و غیره از این دست اتومبیل ها هستند که در کشورمان رایج اند.
هاچبک ها در دورانی بسیار محبوب بودند و خانوادهها از آنها بسیار استفاده میکردند. مخصوصا در اروپا و علی الخصوص در انگلیس. ناگفته نماند که اصطلاحی به عنوان HotHatchنیز وجود دارد که به خودروهای هاچبکِ اسپرت با قابلیت های کمی جذاب تر، از بعد فنی قوی تر و جوان پسندتر گفته میشود.
فستبک
اگر خودروهای سدان را در یک طرف در نظر بگیرید و هاچبک ها را در طرفی دیگر، فستبک ها جایگاهی میان این دو گروه دارند. در واقع فستبک به خودرویی گفته میشود که قسمت انتهایی آن با شیبی تند تمام شود و تبدیل به صندوق عقب گردد. با ذکر چند مثال کاملا متوجه منظور خواهید شد: قسمت انتهاییِ پورشه پانامرا را در نظر بگیرید یا مثلا بنز CLS، این دو از گران ترین فستبک های موجود در ایران هستند. جالب است بدانید فولکسِ قورباغه ای نیز یک فستبک بود.
لیفت بک
لیفت بک ها از آن کلاس هایی هستند که بحث و دعوا در موردشان بسیار است. این کلاس همواره در موردش بین علما بحث است. در هر صورت فست بک ها را میتوان این گونه در نظر گرفت، که از نمای خارجی شبیه به سدان هستند (یعنی صندوق عقب دارند) ولی وقتی به قسمت های انتهایی آنها دقت میکنیم، رگههایی از هاچبک بودن نیز در آنها هویدا میشود. (درب صندوق عینا شبیه به هاچبک ها باز میشود(.
از اینرو گروهی لیفت بک ها را همان هاچ بک میدانند و گروهی دیگر به آن ها سدان میگویند. هر دو گروه هم به نوعی حق دارند. در هر صورت دقت کنید که ویژگی اصلی لیفت بک ها باز شدن درب صندوق عقب به همراه شیشهی عقب آنهاست. بهتر می دانید که این اتفاقات در مورد سدان ها پیش نمیآید. (شیشه ثابت میماند).
مثلا زانتیا یک لیفت بک است! به فرم باز شدنِ صندوق عقب آن دقت کنید. (در صورتی که اکثرا آن را سدان میدانند). در مجموع لیفت بک ها زیاد رایج و محبوب نیستند. نه در ایران نه در کشور های خارجی.
رَگ تاپ
در دورانی که سانروف به فرم امروزی، تا این حد رایج نشده بود و تبدیل به یک آپشن پر کاربرد و محبوب در نیامده بود، برخی از خودروسازان ایده های جالبی را به کار بردند که البته زیاد هم موفق نشدند و نتوانستند آن را به محبوبیت قابل توجهی برسانند. رگ تاپ ها یک صفحه ی تاشو بودند که البته جنسی مقاوم داشتند اما به صورت کاملا دستی توسطِ سرنشین باز و بسته میشد. گر چه رگ تاپ ها به عنوانِ یک نمادِ کلاسیک برای خودروهای دهه 60 میلادی درآمده اند اما بسیار زود توسطِ سانروف ها بساطشان به هم ریخت. در عکس زیر می توانید تفاوت اش را با سانروف ببینید. توجه کنید که نکته اصلی در دسته بندیِ این خودروهاست. خودروهای این مدلی را (نه سقف آنها) رگ تاپ مینامیدند.
لیموزین
وقتی صحبت از لیموزین میشود، عده ای فکر میکنند که به خودروهایی که بیش از 4 در دارند، لیموزین گفته میشود. این تعریف تا حدی درست است اما جامع و کامل نیست؛ چون خودروهای زیادی وجود دارند با چهار درب که در دسته لیموزین ها قرار میگیرند. در واقع خودروهای لیموزین محصولاتی تشریفاتی هستند که محور آنها نسبت به حالت استاندارد، کشیده ترند. این خودروها، نزدیک به 90 سال در صنعت خودروسازی قدمت دارند و بیشتر به دلایل تشریفات و یا حمل و نقلِ شخصیتهای کمی برجسته تر استفاده میشوند.
در مهندسیِ خودرو اصطلاحی تحت عنوان LWB داریم که به سدان هایی لوکس گفته میشود که محور میانی آنها به دلیل راحتی و تجملاتِ بیشتر از حالتِ استاندارد کشیده ترند. در برخی فرهنگ ها نظیر آلمانیها، به این دسته از خودروها نیز لیموزین گفته میشود.
کوپه، کروک و رودستر
یکی دیگر از کلاس بندی هایی که اشتباه تعریف شده، کلاس بدنه کوپه است: تصور میشود که هر خودروی دو دری که مسقف است یک کوپه به حساب میآید. اما در دنیای طراحی و مهنسی خودرو، این تعریف جامع و درستی نیست به عنوان مثال تویوتا پرادوی دو در قطعاً یک خودروی کوپه محسوب نمیشود.
خودروهایی که فارغ از تعداد در ، ساختار بدنیِ آنها محدب و تخم مرغی است در کلاسِ کوپه ها قرار میگیرند. به عنوان مثال بی ام و X6 با وجود چهار در و شاسیِ بلند، یک کوپه است!
کروک اصطلاحی است که در ایران کاربرد دارد و به زبان بین المللی به خودروهای کانورتیبل یا کابریو گفته میشود: خودروهای چهار نفره با دو درب که سقف جمع شونده دارند. (این سقف به صورتِ اتوماتیک باز و بسته میشود) اگر سقف خودرو فلزی باشد، این کلاس هارد تاپ و اگر از جنس پارچه و برزنت و نظیر آنها باشد ساف تاپ نامیده میشود.
اصطلاح رودستر یا اسپایدر نیز در همین خانواده قرار میگیرد (رودستر فرمِ جهانی دارد ولی اصطلاحِ اسپایدر در فرهنگ ایتالیایی ها و آلمانی ها رایج تر است). تفاوت رودستر با کانورتیبل ها در دو سرنشین بودن آنهاست. این خودرو ها اصلا پدیده ی جدیدی نیستند و قدمت آنها به دهه ی 30 میلادی بر میگردد. در آن دوران این محصولات مقبولیتِ عام داشتند. اما به مرور و گذر زمان خودروهای کاربردی تر، بازار آن ها را تصاحب کردند و اکنون بیشتر برای جوان ها با قابلیت های اسپرتی تری طراحی میشوند.
برای مثالِ این قسمت، دو مدل از خودروسازِ آلمانی، پورشه را در نظر میگیریم. اکثر پورشه 911 هایی که در کشورمان موجود اند از کلاسِ کانورتیبل هستند. تشخیص هارد تاپ یا سافت تاپ بودن آنها نیز بسیار ساده است. از طرف دیگر پورشه باکستر به دلیل دو نفره بودن آن، در کلاسِ رودستر ها قرار میگیرد.